0

سبک زندگی بر موفقیت کاری چه تاثیری میگذارد؟

سبک زندگی زندگی کاری شغل و سبک زندگی تاثیر سبک زندگی بر شغل موفقیت کاری و سبک زندگی هماهنگی کار و سبک زندگی
ثبت شده 3 سال پیش توسط کوثر نازاریان ویرایش شده در 1400/3/7

من میخوام در شغلم موفق باشم و به سبک زندگیمو در جهتی قرار بدم که باعث موفقیت شغلیم بشه لطفا راهنماییم کنید ممنون

سبک زندگی بر موفقیت کاری چه تاثیری میگذارد؟

2 جواب

0
3 سال پیش توسط: فاطمه حمیداوی

سبک زندگی موفق

(یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹) ۱۳:۱۷

مسیر پرزحمت موفقیت اگر با درس گرفتن از تجربیات و به کار بستن عادات مفید افرادی که موفقیت‌شان در جهان شهره است همراه باشد، بدون شک هموارتر می‌شود و سریع‌تر به نتیجه خواهد رسید.تفاوت‌های افراد موفق و ناموفق و روش زندگی افراد موفق از جمله مواردی است که باید از ابتدای کار برای هر جوینده‌ راه موفقیت شفاف و روشن باشد.

موفقیت چیست؟

باید بگوییم تعریف مشخص و جامعی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت از یک منظر بسیاری شخصی بوده و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.. تعریف هر کسی از موفقیت متفاوت است بعضی ثروت را موفقیت می‌دانند، بعضی رسیدن به درجات بالای علمی یا کسب یک مقام ورزشی، اما هر تعریفی که داشته باشیم می‌پذیریم که موفقیت، یعنی فرد به بزرگترین هدف خود برسد. در جامعه و خانواده معیارهایی برای موفقیت وجود دارد که خود به خود به شما تحمیل می‌شوند. مفهوم موفقیت در دنیای امروز با خوشبختی و برخورداری از مواهب بسیار خلق شده است. در نظر بسیاری از مردم کسی موفق است که به آرزوهایش رسیده باشد و هرچه دلش می‌خواهد به دست آورددر نظر عامه مردم سه نگاه موفقیت شانسی، ذاتی و اکتسابی وجود دارد.
هیچ کس نمی‌تواند حد موفقیت را برای شما تعیین کند. چه چیز شما را خوشحال می‌کند با اینکه تعریف قاطع و جامعی برای موفقیت نیست اما بر مبنای اصول مورد قبول همگان، می‌توان گفت که موفقیت یعنی کار سخت، داشتن عزم و اراده، پشتکار و استقامت، گذر از آرزوها و انجام اقداماتی که در شما تفاوتی بوجود بیاورد.
روش زندگی افراد موفق چگونه است؟

افراد موفق فقط کارهایی را که افراد ناموفق نکرده‌اند را به خوبی و منظم انجام داده‌اند. موضوع بنظر ساده می‌آید؛ افراد موفق براساس اقداماتی مشخص به نتایج مشخصی رسیده‌اند. مهم‌ترین چیزی که در افراد موفق می‌بینید این است که معنی موفقیت را برای خودشان روشن کرده‌اند. تکلیف‌شان معلوم است، می‌دانند چه می‌خواهند و به کجا باید برسند. دیگر اینکه خودشان در اولویت هستند و صرفاً به دنبال کسب رضایت دیگران نیستند.
چطور روش زندگی افراد موفق را پیش بگیریم؟

سعی کنید به خودشناسی برسید تا چراغ‌های جاده زندگی‌ برایتان روشن شود. لازم نیست از ابتدا تا ته جاده را ببینید؛ همین که چند قدم بعدی را بدانید کافی است. از کسانی که این راه را طی کرده‌اند مشورت بگیرید. مشاوره با افراد موفق و یا مربیان موفقیت می‌تواند راهگشا باشد؛ با کمک دیگران می‌توانید راهتان را پیدا کنید. اگر تازه دانشگاه را تمام کرده‌اید و می‌خواهید مسیرتان را مشخص کنید دست بکار شوید. با صحبت کردن با این افراد می‌توانید روش زندگی افراد موفق را پیدا کنید. درست است که گفتیم تعریف موفقیت نسبی است، اما حتماً برای شخص شما هم تعریفی مشخص وجود دارد. فقط کافی است شروع کنید؛ انتخاب شغل مناسب می‌تواند شروع خوبی باشد.

برخی راه های رسیدن به موفقیت

تمرکز بر تعهد
به این فکر کنید که چقدر به هدف خود پایبند هستید و تعهد دارید ؟ هدفتان چقدر برای شما مهم است و برای رسیدن به آن باید چه فداکاری هایی کنید یا متحمل چه سختی هایی شوید ؟ اگر خودتان را متعهد به هدفتان بیابید ، قطعا انگیزه کافی برای آن را نیز پیدا می کنید.
مثبت اندیشی
افکار به شدت روی احساسات شما تاثیر می گذارند و دید شما را نسبت به کار و هدفتان تغییر می دهند . شما روزانه میلیون ها فکر در سر خود دارید و همیشه انتخاب می کنید که روی کدام یک تمرکز کنید . افکاری را جایگزین کنید که عاملی برای هیجان ، قدم رو به جلو ، تجربه و یادگیری می باشند .
پشتکار
وجود عوامل مختلف در اطراف شما که باعث پریشانی و حواس پرتی می شوند، ممکن است باعث درست انجام ندادن وظایف شما شوند .مانند اعضای خانواده، تماسهای تلفنی، برنامه های تلویزیون، شبکه های اجتماعی و .. که تمرکز شما را به شدت کاهش می دهند و دیگر قادر به انجام درست وظایف خود نخواهید بود . بهترین کار دوری کردن از همه عوامل پریشان کننده و استرس زا است .
به دیگران وابسته نباشید
هرگز نباید از دیگران انتظار داشته باشید که کاری برایتان انجام دهند . نه همسر، نه دوست، نه رئیس و نه هیچ کس دیگر . همگی مشغول کار خودشان هستند و نمی توانند نیازهای شما را برطرف کنند . هیچ کس نمی تواند به اندازه خودتان در رسیدن به اهداف زندگی و شاد بودن موثر باشد .
سبک زندگی سالم
سبک زندگی سالم یکی از عوامل مهم در موفقیت است ..پیروی از سبک زندگی سالم با خوردن خوراک سالم، و کار منظم به همراه استراحت کافی، منجر به قوی شدن سیستم ایمنی بدن می شود و دیگر هیچ چیزی مانع انحراف شما از خط موفقیت نمی شود .
برنامه ریزی کنید
همیشه بدانید که سه مرحله بعدی باید چه کارهایی انجام دهید . بیش از این نیاز به برنامه ریزی در آینده دارید و همین مقدار برایتان کافی است برنامه ریزی کنید که هر روزتان قرار است چگونه سپری شود و چگونه می توانید آن را بهتر کنید .
تعیین اهداف
شاید از کمبود انگیزه در زندگی رنج می برید اما دلیلش تنبلی شما نیست . دلیلش بدون هدف بودن در زندگی است همیشه هدفی تعیین کنید و سعی کنید که در مورد راه های رسیدن به آن کنجکاو و کاوشگر باشید.
بهترین استفاده را از زمان خود ببرید
هنگامی که وظایف خود را در زمان معین شده کامل انجام می دهید از پشتکار خود خوشحال می شوید . به همین دلیل در برنامه ریزی روزانه برای کارهای خود ، زمان تعیین کنید .

مسئولیت‌پذیر باشید
اگر می‌خواهید موفق شوید باید راهی بیابید تا مسئولیت‌پذیر بمانید. می‌توانید مدیر و مشوق خودتان باشید و خودتان را به سمت موفقیت سوق دهید.

با افراد موفق در ارتباط باشید
تلاش کنید در شبکه‌ی کاری خود با این افراد ارتباط برقرار کنید. اگر با فردی که تمایل دارید از او یاد بگیرید مستقیما ارتباط ندارید، یک معرف پیدا کنید. از شبکه‌های اجتماعی برای پیدا کردن افراد استفاده کنید. اکثر افراد حداقل از یک شبکه‌ی اجتماعی استفاده میکنند فیسبوک، توییتر و لینکدین از بهترین ابزار‌ها برای دسترسی به افراد هستند.

رایج ترین موانع موفقیت
بعضی عوامل باعث می شوند که موفقیت در دسترس نباشد:
تعویق انداختن فعالیت ها
اگر کاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذکر شـده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید، قطعا پشت گوش اندازی مشکل اصـلی بـوده و باید مرتفع گردد.
بهانه تراشی
به دلیل شکست هایتان مدام دیگران را مقصر جلوه ندهید و سرزنش نکنید. مسئولیت خطاهایتان را بپذیرید. شما خودتان در انتخاب‌تان اشتباه کرده‌اید. انتخاب‌های غلط ‌تان را توجیه نکنید.فرد موفق کسی است که از خطاهایش درس می‌گیرد و آنها را اصلاح می‌کند.
عدم تلاش و پشتکار
اغلب اوقات مسابقه با شکست روبرو می شود زیرا مسابقه تمام نشده است. موفقیت در تیزترین کنج یا شیبدارترین تپه است. پشتکار داشته باشید. ادامه دهید.
تمرکز روی موارد منفی
بیشتر مواقع شرایط و موضوعاتی منفی در زندگی وجود دارد که شما روی آنها کنترل ندارید .همین طور هم تجربه‌های مثبت بسیاری نیز وجود دارد و حتی می‌توان گفت این تجربه‌های مثبت از منفی‌ها بیشتر است. اگر شما می‌خواهید زندگی موفقی داشته باشید روی موارد منفی متمرکز نشوید، زیرا این کار باعث می‌شود هرگز احساس رضایت نکنید و در نهایت همچون فرد شکست خورده‌ای به نظر برسید.
انتخاب راه‌های آسان
البته قبل از هرچیز باید بدانیم که موفقیت به این مفهوم نیست که حتما باید مسیر سخت و پر فراز و نشیبی طی کرده باشید. اما باید گفت افراد موفق همیشه به دنبال راه‌های آسان نیستند. گاهی اوقات مجبور می‌شوید از برخی موانع بگذرید.
اطرافیان
ممکن است شما همه شرایط لازم برای منعکس نمـودن فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شـما را در این راه همراهی میکننددوسـتـان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن بـه موفـقیـت را برایتان سخت و دشوار میکنند.برخی از اطرافیان حتی ممکن است متوجه پـتـانـسیـل و استعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی وتردید در قابلیتها و تواناییها گردند. چنانچه توانـستـید متقاعدشان کـنید که انسانی شایسته اعتماد و اطمینان میباشید، آنها را دوستان واقـعـی خـود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان کنید.
بدبینی
بدبینی تان هر لحظه شما را پیش می برد. درخواهید یافت که ناخودآگاه خود را تخریب می کنید. خوشبینی را در خود پرورش دهید. به دنبال راه هایی باشید تا باور کنید که می توانید به موفقیت برسید.
نداشتن چشم‌انداز
افراد زیادی درباره‌ی اهمیت هدف‌مندی صحبت می‌کنند. آنها می‌گویند: «پیش از آنکه کاری را شروع کنید، هدف‌تان را مشخص کنید.» اما در بسیاری مواقع محرکی برای رسیدن این اهداف و گذر از محدودیت‌های‌مان نداریم. ازاین‌رو برای دنبال‌ کردن اهداف‌مان به‌اندازه‌ی کافی باانگیزه و مصمم نیستیم و دلیلی برای ادامه دادن و پیمودن باقی مسیر موفقیت نداریم علت این اتفاق آن است که بیشتر افراد چشم‌اندازی اساسی از زندگی‌شان ندارند. کار آنها مانند ساختن مجلل‌ترین قصرها بدون ساختن پی است. درنتیجه بیشتر تلاش‌هایشان از همان اول محکوم به شکست است. اگر از این زاویه به قضیه نگاه کنیم، نداشتن چشم‌انداز یکی از بزرگ‌ترین موانع موفقیت است.
عدم تمرکز
اجازه ندهید عدم تمرکز مانع رشد شما شود. در عوض، تلاش کنید بر کار فعلی تمرکز کنید. اولویت‌بندی کنید تا کارها را به‌ترتیب انجام دهید. تمام تلاش‌تان را بکنید که حواس‌تان پرت نشود و از همه مهم‌تر، اجازه ندهید مشکلات مانع دنبال کردن رؤیاهایتان شوند. تا زمانی که پروژه تمام نشده است، ‌دست از تلاش برندارید.
ضعف اراده
ضعف اراده می‌تواند به مشکلی چالش‌برانگیز در مسیر موفقیت تبدیل شود. اگر کسی اراده‌ی قوی نداشته باشد، قدرت ذهنی لازم برای انجام کارهای ضروری و رسیدن به موفقیت را نخواهد داشت.
مطالعات بسیار نشان داده‌اند که قدرت اراده و خویشتن‌داری ارتباط نزدیکی با سطوح بالای موفقیت و شادی دارد.
تلاش برای رضایت همگان
به‌طور خلاصه، برای آنکه دیگران را به هر شیوه‌ی ممکن خوشحال کنیم، بیش از حد کار قبول می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم خودخواهانه رفتار کنیم، به همین دلیل در «نه» گفتن به تعهدات و تکالیف مختلف مردد می‌شویم. ازاین‌رو «تلاش برای راضی نگه‌داشتن همه» یکی از موانع اصلی موفقیت است.
اگر واقعا مصمم هستید که به موفقیت برسید، باید از جلب رضایت همگان دست‌ بردارید. حتی بالاتر: شهامت ناامید یا ناراحت کردن دیگران به شما کمک می‌کند بر چیزهای واقعا مهم بیشتر تمرکز کنید.
ترس
ترس به طرق گوناگون مانع موفقیت می‌شود. در برخی موارد صرفا از شکست خوردن می‌ترسیم، گاهی از جواب رد شنیدن و بعضی‌ وقت‌ها نمی‌خواهیم با چیزی ناشناخته‌ مواجه شویم. در هر شکلی که باشد، ترس مانع موفقیت است.
معمولی بودن
به‌طور خلاصه، معمولی بودن پیشرفت‌مان را محدود می‌کند و یکی از بزرگ‌ترین موانع موفقیت است. معمولی بودن شوقی را که برای گذر کردن از محدودیت‌ها لازم است ایجاد نمی‌کند.
ایده آل گرایی
کمال‌طلبی مطمئنا مزایای زیادی دارد: تشویق‌مان می‌کند خودمان را اصلاح کنیم اما کمال‌گرایی ممکن است تبدیل به مشکلی بزرگ بر سر راه موفقیت شود. این وسواس که هر کاری را «عالی» انجام دهیم، حواس‌مان را از چیزی که واقعا مهم است پرت می‌کند و باعث کاهش انعطاف‌پذیری و توانایی ما برای پیشرفت کردن می‌شود.گاهی اوقات بهتر است زمان‌تان را صرف تمرکز بر یافتن راه‌حل مسائل مهم‌تر بکنید.
موفق شدن آسان، موفق ماندن دشوار
برخی فکر می کنند موفقیت آخر مسیر است، در حالی که موفقیت تازه شروع راه است. وقتی شما در زمنیه ای موفق می شوید، تازه سر و کله ی رقبا پیدا می شود.
تازه باید از موفقیتی که به دست آورده اید دفاع کنید. وقتی موفق می شوید آنقدر کارهای زیادی باید برای حفظ موفقیت خود انجام دهید که اگر عاشق مسیرتان نباشید دیگر لذتی از مسیر خود در راه رسیدن به اهدافتان نمی برید.

منبع

https://www.nipna.ir/fa/newsagency/21607/%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82

0
3 سال پیش توسط: کوثر نازاریان

مجله موفقیت:

 در جایی، جمله باشکوهی از شخصی را می خواندم با این مضمون که موفقیت، تقدیم به کسانی می شود که اصلا برای آن وقت ندارند. جمله، در قدم اول، کمی سخت است؛ اما وقتی که بیشتر به آن فکر می کنید، می بینید که اتفاقا نکته بسیار باشکوهی را عرضه می کند. موفقیت، یک محصول جانبی است؛ نه یک محصول اصلی. البته شاید عده ای با این جمله من موافق نباشند اما به هر حال، این جمله نیز برای خودش مستنداتی دارد.

ما کار و زندگی نمی کنیم تا موفق شویم؛ بلکه موفقیت وقتی سراغمان می آید که اینقدر سرمان گرم کار و زندگی است که اصلا وقت نمی کنیم به آن فکر کنیم؛ حتی گاهی وقت نمی کنیم سرمان را بالا بیاوریم و تماشایش کنیم. بسیاری از چهره های موفق، اصلا موفقیت خودشان را درک نمی کنند. آنها همینطور سرشان را پایین انداخته و سخت گرم کارند تا اینکه به خاطر خوب کار کردن و خوب زنندگی کردن، دیگران به یادشان می آورند که انسان های موفقی هستند.

 

موفقیت، حاصل سبک زندگی است
 

در قرن گذشته، سه ورزشکار را به عنوان ورزشکاران قرن انتخاب کردند؛ پله، محمد علی کلی و مایکل جردن. مایکل جردن، ستاره تکرار نشدنی بسکتبال دنیاست. درآمد فوق العاده ای هم داشته و دارد. روزی درباره درآمدی که سالانه دارد، از او پرسیدند که اصلا فکر می کردی که اینقدر درآمد داشته باشی و به چنین جایگاهی برسی؟ او هم جواب می دهد که «هیچ وقت فکرش را نمی کردم به اینجا برسم. فقط به خوب بودن فکر می کردم و اینکه چطور می توانم خوبتر باشم. همین عادت، رفته رفته برایم شانس های زیادی را به وجود آورد.»

جردن، تنها به خوب بودن و خوبتر بودن فکر می کرد و همین امر، باعث شد تا شانس، در خانه او را به صدا دربیاورد. و این شانس ها، رفته رفته بیشتر و بیشتر شدند و از او، یکی از سه ورزشکار بزرگ قرن را ساخت. به عبارت دیگر، او سرش اینقدر گرم کار شده بود که اصلا به این فکر نمی کرد کجا برود که به موفقیت برسد. او به این فکر می کند که چه کار باید بکند که بهتر و بهتر باشد و در نتیجه، سخت تر و سخت تر تمرین می کرد.

اشانتیون سبک زندگی های خاص

موفقیت، یک محصول جنبی و جانبی است. گاهی وقت ها شما از فروشگاهی خرید می کنید و برای اینکه از شما تشکری کرده باشند، در کنارش یک هدیه کوچک یا اشانتیونی هم به شما می دهند. هدف اصلی شما، در واقع گرفتن این اشانتیون نبوده، پس چه بوده است؟ خرید همان کالای اصلی. این هدیه کوچک یا اشانتیون، در واقع نتیجه و حاشیه خرید اصلی شما بوده است. موفقیت هم، نتیجه و حاشیه اتفاق و امری اصلی و اصیل است که ما نام زندگی و کار را برایش انتخاب می کنیم.

دقیقا به همین دلیل است که می گویند موفقیت، حاصل سبک زندگی است و یک اتفاق یک دفعه ای و ناگهانی نیست. شما سبک زندگی خاصی را انتخاب می کنید و پس از مدت مدیدی که به آن پایدار ماندید، موفقیت آشکار می شود. بلاشک بیل گیتس، لیونل مسی، استیو جابز، مایکل جردن و ...، در ابتدا که کارشان را شروع کردند، اصلا تصورش را هم نمی کردندکه به این جایگاه های بزرگ برسند. آنها سخت گرم کارشان بودند و ایده هایی که داشتند و بعد سر و کله شانس ها، یکی یکی پیدا شد.

اگر دقت کرده باشید، بیشتر آموزه های استادان موفقیت، مربوط به اصلاح سبک زندگی است چون تا زندگی شما اصلاح نشود، موفقیتی هم پدیدار نخواهد شد. اینکه صبح چه ساعتی از خواب بیدار شوید، چگونه کار کنید، با دیگران چطور برخورد کنید و ...

شاید اگر تعریف ساده تری از موفقی را ارائه کنیم، مشکلات این مساله ساده تر شود: موفقیت، بودن و حضور یک چیز یا مکان یا موجود یا هر چیز دیگری که مشخص باشد، نیست. موفقیت، خلء و نبودن تنبلی و سهل انگاری و امروز و فردا کردن و تمرکز نداشتن و ساده گرفتن و ... این عادت ها اگر نباشد، شما موفق خواهید بود؛ حتی اگر کاری ساده و پیش پا افتاده هم داشته باشید، در آن پیش خواهید رفت. اگر سبک زندگیتان را جوری نقاشی کنیدکه این رنگ های زننده از آن پاک شوند، این یعنی موفقیت؛ یعنی کامروایی.

 

موفقیت، حاصل سبک زندگی است
 



وقتی قصدش را نداریم؛ ولی می شود

دوست دارماین بحث را دوباره ادامه دهم و به نکته های دیگری هم اشاره کنم. گاهی وقت ها برای شما پیش آمده که می خواهید کاری را انجام دهید و این کار، کاری شاخص و ماندگار شود. بعد به سختی تلاش می کنید و تمام باید و نبایدها را رعایت می کنید اما محصول این کار، نه به دل شما می نشیند، نه موفقیتی و ماندگاری و تحسینی برایتان به ارمغان می آورد. اما گاهی وقت ها هم اصلا قصد هیچ خودنمایی و ابراز وجودی را ندارید و تنها در فکر انجام کار هستید، ولی بدون اینکه بدانید و بخواهید، این کار شما مورد توجه قرار می گیرد و تحسین ها و تشویق هایی را به سوی شما جاری می کند.

برای خود من، این اتفاق بارها افتاده است. قصد داشته ام مقاله ای را بنویسم و این مقاله مورد توجه قرار بگیرد و همه کارهای ممکن را هم انجام داده ام اما محصول کار، مورد توجه قرار نگرفته است. گاهی هم برعکس شده است. یک بار، برای تهیه گزارش از یک خانواده ایدزی، به یکی از شهرک های اطراف تهران رفتم. حضور در این خانواده، برای من الهام بخش و تاثیرگذار بود. مخصوصا که دختر بسیار شیرین زبانی هم داشتندن که نمی دانستند این دختر، ویروس اچ آی وی دارد یا نه. از آنجایی هم که وابستگی بسیار شدیدی به این کودک پیدا کرده بودند، از نظر عاطفی هم نمیتوانستند او را برای آزمایش ببرند. چرا؟

اگر جواب آزمایش مثبت می شد، آنها باید چه کار می کردند با یک دنیا وابستگی و عشق به این دختر دوست داشتنی؟ در برزخی مانده بودند که نگو و نپرس. من، پنجشنبه شب، برای دیدار و تهیه گزارش از این خانواده به محل زندگیشان رفتم. جمعه، نتوانستم این گزارش را تنظیم کنم.

 شنبه، در محل کارم، و با سیستمی که به خوبی کار نمی کرد و در حالی که تحت فشار زمان تحویل مطلب برای کار شدن آن بودم، در کمتر از دو ساعت این گزارش را نوشتم. در هنگام نوشتن گزارش، تنها به دو چیز فکر می کردم: به موقع رسیدن گزارش برای ویراستاری و صفحه آرایی و رهایی از غرغرهای سردبیری و ابراز احساساتی که از این گزارش دستگیرم شده بود.

گزارش را نوشتم و کار شد و رفت پی کارش. چند نفر بعد از چاپ گزارش، تشکر خودشان را از این بابت به گوش سردبیری رساندند. تعجب خودشان را هم رسانده بودند که چطور یک خبرنگار، اینقدر توانسته به این خانواده نزدیک شود که با آنها میوه بخورد و چاقو دست مرد خانواده را ببرد و از این ماجرا، خبرنگار مورد نظر اصلا واهمه ای هم نداشته باشد و ... این گزارش، بعدها جایزه اول گزارش نویسی یک رقابت رسانه ای را هم به خودش اختصاص داد؛ یک سکه هم گرفتم و نوش جان کردم. شاید اینها، برای این گزارش نویس و گزارش، موفقیت باشد اما نکته اینجاست که در آن لحظه اصلا وقت نداشتم که به موفقیت و خودنمایی و ... فکر کنم. فقط دنبال انجام دادن به موقع کار بودم و همین.

حتم دارم که برای شما هم از این دست اتفاق ها زیاد افتاده است، نه؟ پس اگر برای شما هم چنین شده است، به پاراگراف بعدی بیایید.

 



اصیل باشید و واقعی؛ کلید همین است

یک عارف هندی، جمله باشکوهی دارد که «اصیل بودن نهایت زیبایی است. اصیل بودن یعنی واقعی بودن». گاهی وقت ها، شما واقعا عصبانی می شوید و واقعا از کوره در می روید. شاید بعدش پشیمان شوید و عذرخواهی هم کنید و پیش خودتان تصور کنید که کار عجیب و غریبی انجام داده اید اما تصویر یک عصبانیت واقعی، تصویر جذابی است؛ تصویر زیبایی است. البته بحث من، یک بحث اخلاقی نیست. یعنی نمی خواهم بگویم از نظر اخلاقی چنین کاری خوب است؛ تنها می خواهم بگویم که واقعی بودن اتفاقات، از دلایل زیبایی آنهاست.

اصلا بگذارید مثال ساده تری بزنم تا دچار دردسر نشویم. به خنده های واقعی و خنده های مصنوعی فکر کنید. گاهی وقت ها یک نفر، چنان از اتفاق یا لطیفه ای تاثیر می پذیرد که به مدت چند دقیقه و مستمر و با صدای بلند، قهقه سر می دهد. تماشای این صحنه، بسیار جالب است چون دارد یک اتفاق واقعی می افتد اما گاهی وقت ها هم یک نفر همینجوری می خواهد بخنند تا مثلا نشان دهد چقدر شاد است. تماشای این صحنه، واقعا رقت انگیز است.

 

موفقیت، حاصل سبک زندگی است
 

در جامعه، افراد مختلفی با شخصیت های مختلفی وجود دارند. جدی، شوخ، مهربان، عبوس، زودجوش، سفت و محکم و ... قرار نیست همه، انسان های خندانی باشند. قرار هم نیست همه، انسان هایی جدی باشند. بالاخره تاریخچه فرهنگی، اجتماعی، تاریخی شخصی هر کسی با دیگری متفاوت است. یک نفر، پدرش نظامی بوده و بچه هایش را جدی و محکم بار آورده. یک نفر دیگر هم شغلش ایجاب می کرده که شاد و خندان باشد، به همین دلیل بچه هایش چنین شده اند.

اصلا جامعه، با همین رنگارنگی اش زیباست. چرا طبیعت را دوست داریم؟ چون متنوع است؛ اما در همین تنوع داشتن خودش هم، واقعی است. کویر، هیچ وقت نمی گوید من چرا کویرم، او به کویر بودن خودش آگاهی دارد و در این امر، واقعی است و یکدست و یکپارچه. جنگل و رود و رعد و دریا و طوفان و نسیم و ... هم همینطور. جامعه نیز چنین است. تنوع دارد؛ ولی در صورتی زباست که این تنوع، واقعی هم باشد؛ مصنوعی نباشد.

و این بحث را متصل می کنم به سه پاراگراف قبلی تا بدانید که چرا آن حرف ها را زدم. انسان، اگر در زندگی خودش، اصیل باشد، اگر در کار خودش اصیل باشد، واقعی باشد، آن وقت است که موفقیت، نتیجه طبیعی و حاشیه ای چنین اتفاق و امری هم خواهد بود. گاهی وقت ها شما کاری را انجام می دهید و در انجام این کار، واقعی و اصیل هستید و هیچ تردیدی هم در آن ندارید؛ در این صورت شکوه موفقیت و اصیل بودن، در شما جاری خواهد بود. اگر می خواهید بدانید و بفهمید که چرا برخی از کارهای شما، در حالی که هیچ حسابی هم رویشان باز نکرده بودید، اینچنین در معرض توجه قرار می گیرند، باید به قاعده اصیل بودن و واقعی بودن برگردید. گره ماجرا، همینجاست که باز خواهد شد

https://www.bartarinha.ir/fa/news/38775/%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

loader

لطفا شکیبا باشید ...